جدول جو
جدول جو

معنی بائی لن - جستجوی لغت در جدول جو

بائی لن(لِ)
شهری به اسپانیا ازایالت ژائن، دارای 8هزار تن جمعیت. بسال 1808 میلادی ژنرال دوپون درین شهر حق کاپیتولاسیون را امضاء کرد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ / شِ نَ وَ دَ / دِ)
بازی کننده. لاهی:
بازی کن و چابک و طرب ساز
مالیده سرین وگردن افراز.
نظامی.
به چهر آفتابی به تن گلبنی
به عقل خردمند بازی کنی.
سعدی (بوستان).
لغت نامه دهخدا
(سِ لَ)
آوازه خوان معروف نرماندی در قرن پانزدهم که در شهر ویر متولدشد. او سواد نداشت و ابتدا آسیابان بود و هنوز بقایای آسیای او تحت عنوان ’آسیای باسلن’ حفظ شده است
لغت نامه دهخدا
(فَ دَ)
لازم بودن. بایستن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
روستایی از دهستان بندپی بابل، نام روستایی در خوزه خانقاه
فرهنگ گویش مازندرانی
فرد مبتلا به انگل کرم کدو
فرهنگ گویش مازندرانی
زن دایی
فرهنگ گویش مازندرانی